فردا . . .
دوباره من و سربازی . . .
من و دوری از آزادی . . .
من و دل تنگی ام برای خودم . . .
دوباره شنیدن حرف زور . . .
و این داستان ادامه دارد . . .
ادامه ای سخت . . .
برای من و من . . .
لعنت به دست های کوتاهی که نمی تواند هیچ کاری بکند . . .
لعنت به دل بی دلی که نمی تواند دلی را آرام کند . . .
لعنت به انسان های خودخواه . . .
من دلم می خواست پسر بودم اونم فقط به یه دلیل. به خاطر این که برم سربازی!
سلام دوست عزیز و مهربان
امیدوارم حالت خوب باشه و با لبخندی کش دااااااااار رفته باشی سربازی.
خب اینایی که گفتی که خیلی باحالان. نمیگم سخت نیست، میدونم که خیییییییلیییییییی سخته ولی اینو یادت باشه که خیلی وقتا کارای سخت باحالن و لذت بخش!
مثلا شاید بعدها که برای بچه ها و نوه هات بعضی خاطرات دوران سربازی رو با آب و تاب تعریف می کنی، پی به این لدت ببری و بگی: یادش بخیر.
این هم قسمتی از زنگیه که باید بگذرونی. خیلی زود می گذره و تموم میشه و مطمئن باش برای همه ی این سختی هاش دلتنگ میشی.
من همیشه هستم برای شنیدن حرف های دوستان خوب مجازیم. مخصوصا سرباز های مهربان و دوست داشتنی.
هروقت دوست داشتی می تونی حرف بزنی تا شاید کمی سبک بشی.
مراقب خودت باش سرباز مهربان.
این کامنت رو برات پیغام هم کردم ولی فکر کنم نرسید.
من رفتم . خدافص .
یه دو هفته دیگه ، مفصل جواب می دم.
بازم سپاس گذارم .