میکشم سیگاری خسته تر از تنهایی
به کدامین گناهم چرا نمی آیی؟
به طنابی چنگ زدم که سیم خاردار بود
عاشق زنی شدم که بار دار بود
جام سمی شدم که مال یار بود
جنایتی شدم که آخرش دار بود
میکشم سیگاری خسته تر از رسوایی
غرق در گناهم چرا نمی آیی؟
از خودم فرار کردم روی میدان مین
همه وجودم هستی فقط همین